English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (4580 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
prosecution U پیگرد کننده
prosecutions U پیگرد کننده
pursuers U تعقیب کننده
indicter U تعقیب کننده
chasers U تعقیب کننده
prosecutions U تعقیب کننده
prosecution U تعقیب کننده
pursuer U تعقیب کننده
indictor U تعقیب کننده
trailers U تعقیب کننده
trailer U تعقیب کننده
chaser U تعقیب کننده
prosecutions U تعقیب قانونی پیگرد
prosecution U تعقیب قانونی پیگرد
follwer U مقلد تعقیب کننده
astro tracker U تعقیب کننده نجومی
subchaser U تعقیب کننده زیر دریایی
whipper U تعقیب کننده شخص موثر و مهم
trailer U خودرو تریلی کش هواپیمای تعقیب کننده هدف
trailers U خودرو تریلی کش هواپیمای تعقیب کننده هدف
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
packs U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
pack U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
neutralize track U هدف را تعقیب نکنید دررهگیری هوایی تعقیب موقوف
witch-hunt U محاکمه و تعقیب جادوگران تعقیب توهمات
witch hunt U محاکمه و تعقیب جادوگران تعقیب توهمات
witch-hunts U محاکمه و تعقیب جادوگران تعقیب توهمات
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
elevation tracking U دستگاه تعقیب صعود هواپیما تعقیب صعود یا بالا رفتن
prosecutors U پیگرد
prosecutor U پیگرد
prosecution U پیگرد
pursuit U پیگرد
pursue U پیگرد کر دن
pursuits U پیگرد
prosecutions U پیگرد
pursues U پیگرد کر دن
pursued U پیگرد کر دن
pursuing U پیگرد کر دن
fillers U پر کننده
hoppers U لی لی کننده
hopper U لی لی کننده
rebutter U رد کننده
percutient U دق کننده
filler U پر کننده
catterer U پچ پچ کننده
thinner U کم کننده
refutatory U رد کننده
wheezy U خس خس یا خر خر کننده
syncopator U غش کننده
commulator U یک سو کننده
fillet U پر کننده
puffer U پف کننده
fillets U پر کننده
jaberer U پچ پچ کننده
surfy U کف کننده
fizzy U کف کننده
bandwidth U یچ کننده
refuser U رد کننده
refutative U رد کننده
swooner U غش کننده
attenuant U اب کننده
attacking U تک کننده
tracker U پی کننده
filleted U پر کننده
prater U پچ پچ کننده
filleting U پر کننده
prattfall U پچ پچ کننده
renunciant U رد کننده
renunciant U کننده
noncommittal U رد کننده
ear-splitting U کر کننده
trackers U پی کننده
whisperer U پچ پچ کننده
squelcher U له کننده
mauler U له کننده
doers U کننده
doer U کننده
abjurer or abjuror U کننده
fluxing oil U اب کننده
solvents U اب کننده
solvent U اب کننده
solver U حل کننده
bidders U کننده
skittish U رم کننده
mumbler U من من کننده
deflective U کج کننده
mitigative U کم کننده
mitigatory U کم کننده
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1confinement factor
1معنی lead lag compensator
4express, overexpression
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
2پن مرطوب کننده
2پن مرطوب کننده
1Oem
1روشنی خیره کننده صنعت
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com